در صبحگاه 15 جمادي الاول سال 597 هجري قمري به هنگام طلوع آفتاب درخشنده‌ترين چهره حکمت و رياضي در قرن هفتم قمري و قرن ششم شمسي پا به عرصة وجود نهاد.نامش را "محمد" ناميدند. او بعدها کنيه‌اش "ابوجعفر"شد و به القابي چون "نصرالدين"، "محقق طوسي"، "استاد البشر" و "خواجه" شهرت يافت.
ايام کودکي و نوجواني محمد در شهر طوس سپري شد. وي در اين ايام پس از خواندن و نوشتن، قرائت قرآن، قواعد زبان عربي و فارسي، معاني و بيان و حديث را نزد پدر خويش آموخت. مادرش نيز وي را در خواندن قرآن و متون فارسي کمک مي‌کرد. وي يکي از سرشناس‌ترين و متنفدترين شخصيت‌هاي تاريخ جريان‌هاي فکري اسلامي است. علوم ديني و عقلي را زير نظر پدرش، و منطق و حکمت طبيعي را نزد دايي‌اش آموخت. تحصيلاتش را در نيشابور به اتمام رساند و در آنجا به عنوان دانشمندي برجسته شهرت يافت.

وي در زمان حمله مغول به ايران ،به کارهاي علمي خويش مشغول شد. در همين زمان" اخلاق ناصري" را نوشت. پس از مدتي به نزد اسماعيليان در دژ الموت نقل مکان کرد، اما پس از حمله "هلاکوي مغول" و پايان يافتن فرمانروايي اسماعيليان، هلاکو خواجه نصيرالدين را مشاور و وزير خود ساخت، تا جايي که هلاکو را به تازش به بغداد و سرنگوني عباسيان ياري نمود.
وي به دعوت "ناصر الدين عبدالرحيم بن ابي منصور" که حاکم قلعه قهستان بود، به قائن رفت و در مدت اقامت خود کتاب "طهارة العراق" تأليف ابن مسکويه را به درخواست ميزبانش به زبان عربي ترجمه کرد و نام آن را "اخلاق ناصري" نهاد. وي در همين ايّام "رساله معينيه" در موضوع علم هيئت، به زبان فارسي نگاشت.
نصير الدين طوسي طي26 سالي که در قلعه‌هاي اسماعيليه به سر برد لحظه‌اي از تلاش علمي باز ننشست و کتابهاي متعددي از جمله "شرح اشارات ابن سينا"، "تحرير اقليدس"، "تولي و تبري" و "اخلاق ناصري" و چند کتاب و رسالة ديگر را تأليف کرد.
نصيرالدين در دوران حيات ارزشمند خويش، به رغم آشوب و حوادث مخاطره انگيز و فشارهاي سياسي، اجتماعي و نظامي آن عصر، توانست حدود يکصد و نود کتاب و رساله علمي در موضوعات متفاوت به رشتة تحرير درآورد.
رساله‌اي در باب اسطرلاب از خواجه نصير، اصفهان 1505 ميلادي وي سنت فلسفه مشايي را که پس از ابن سينا در ايران رو به افول گذاشته بود، بار ديگر احيا کرد. او مجموعه آرا و ديدگاه‌هاي کلامي شيعه را در کتاب تجريد الاعتقاد گرد آورد.
وي در مراغه رصدخانه‌اي ساخت و کتابخانه‌اي بوجود آورد که حدود چهل هزار جلد کتاب در آن بوده‌است.
و يکي از توسعه دهندگان علم مثلثات است که در قرن 16 ميلادي کتاب‌هاي مثلثات او به زبان فرانسه ترجمه گرديد.
زندگي خواجه بر پايه دو هدف اخلاقي و علمي بنا نهاده شده بود. او در بيشتر زمينه‌هاي دانش و فلسفه، تاليفات و رسالاتي از خود به يادگار گذاشته که بيشتر عربي هستند، اما 25 درصد نوشته‌هاي وي به زبان پارسي بوده‌اند.
از معروفترين آثار او به پارسي، "اساس الاقتباس" و "اخلاق ناصري" را مي‌توان ياد کرد. وي در اخلاق ناصري رستگاري راستين انسان‌ها را در "سعادت نفساني"، "سعادت بدني" و "سعادت مدني" مي‌داند و اين نکته نشان مي‌دهد که خواجه در مسائل مربوط به بهداشت جسماني و رواني هم کارشناس بوده‌است.
آثار فراواني از خواجه به يادگار مانده که از جمله مي توان به تجريدالعقايد،شرح اشارت بو علي سينا،قواعد العقايد،اخلاق ناصري يا اخلاق طوسي ،آغاز و انجام،تحرير مجسطي،تحرير اقليدس،تجريدالمنطق،اساس الاقتباس،زيج ايلخاني،آداب البحث،آداب المتعلمين، روضةالقلوب، اثبات بقاء نفس،تجريد الهندسه،اثبات جوهر،جامع الحساب،اشاره کرد.
هم چنين کتب اثبات عقل،جام گيتي نما،اثبات واجب الوجود،الجبر والاختيار،استخراج تقويم،خلافت نامه،اختيارات نجوم،رساله در کليات طب ،ايام و ليالي،علم المثلث، الاعتقادات،شرح اصول کافي،کتاب الکل،صور الکواکب زادگاه و ولادت از ديگر آثار اوست.
اين دانشمند بزرگ ايراني در سال 653 هجري شمسي درگذشت.

یک تصویر یک خاطره

جدید ترین اخبار

حاضرین در سایت

ما 49 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم

ورود به سایت