مرکز دانش صنعت تاسیسات

دانشجويان كارشناسي ناپيوسته تاسيسات حرارتي و برودتي طي اظهارات مكرري نسبت به اضافه نمودن 20 واحد درسي به جمع 72 واحد مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي ابراز ناخورسندي نموده اند. اين در حالي است كه اكثر واحد هاي افزوده شده، از لحاظ آموزشي دروس بسيار كم ارزش و غالبا تكراري از دوره هاي كارداني و حتي متوسطه مي باشد. با توجه به شكاف عميق بين تصميم گيران و دانشجويان بعيد به نظر مي رسد كه اين گفته ها از طرق پراكنده به نتيجه مشخصي برسد. به عنوان مثال واحد درسي حرارت مركزي با آبگرم با پروژه به عنوان يكي از دروسي كه هم در متوسطه و هم در كاردانيبه دانشجويان ارائه شده است حالا در دوره كارشناسي به عنوان واحد اصلي مجددا به آنان تحميل گرديده است.

صداي تخصص از عمق جان برنامه ريزان آموزشي رشته تاسيسات در كشور مانجوا مي كند. اما خروجي آن صفر به نظر مي رسد. مدعيان علم و دانش كه بر مسند سمت مهم تصميم گيري آموزشي نشسته اند آيا بازخورد برنامه هاي رنگارنگ خود را از جامعه دانشي كه سالها اسير آزمون و خطاي اين بزرگواران بوده اند برگرفته اند؟در پاره اي موارد به نظر مي رسد كه هيچ توجهي به آن طرف پيشخوان نمي شود.

چرا كه اگر قرار بر اين بود كه نظرات اين طيف مورد توجه قرار گيرد حتما اثري از آن بر هويدا مي شد. مديران گروه تاسيسات در دانشگاه هاي قديمي تر نيز از اين اوضاعرضايت چنداني ندارند. گمانه زني ها به اين سمت و سو مي رود كه با توجه به كمبود اساتيد دروس تخصصي تر در سطح كشور رجال آموزش سعي در كاهش سطح آموزشي دارند تا فقدان حلقه مهم آموزش (استاد خوب) كمتر به چشم بيايد.

اصولا براي يك پروسه آموزشي خوب سه فاكتور اساسي نياز است 1- دانشگاه خوب 2- دانشجوي خوب 3- استاد خوب كه متاسفانه در كشور ما غالبا هيچ يك از اين سه فاكتور در يك جا جمع نمي شوند. همان مثل قيف و قير است كه همه شنيده ايم!

توصيه مؤكد ما به وزارت علوم و برنامه ريزان آموزشي رشته تاسيسات اين است كه با توجه بيشتري مسائل آموزشي اين رشته را دنبال كنند تا شاهد اين حجم بي سوادي در تاسيسات ايران نباشيم. برآيند نهايي آن همين افتضاحي است كه امروز مشاهده مي كنيم. همين 16 ميليارد دلاري كه در سال در اين صنعت به عنوان يارانه دود مي شود و به آسمان ها سفر مي كند. آقاي وزير به پا خيزيد. معاونين آموزش دانشگاه ها اندكي تحرك به خرج دهيد! مملكت دارد از دست مي رود!!