رشته تاسيسات حرارتي و بردتي در كشور ما تا كنون از جايگاه واقعي خود برخوردار نبوده است و نزد عامه مردم به عنوان يك رشته خدماتي و كارگري و نه يك موضوع مهم مهندسي شناخته شده است. در تاريخچه آموزش در اين رشته بعد از انقلاب فرهنگي تغييرات شگرفي صورت گرفته است كه نه به نفع مجموعه كشور و  نه به نفع دانش آموختگان اين صنعت بوده است. صرف نظر از گذشته و تاريخچه رشته تاسيسات موضوع ديگري كه به چشم مي آيد اين است كه تا سال گذشته تعداد دانشگاه هايي كه در مقطع كارشناسي ناپيوسته اين رشته فعال بودند به زحمت سه يا چهار دانشگاه مي شد، اما سال گذشته و سال جاري رشد چشمگيري در ارائه دهندگان مقطع كارشناسي ناپيوسته تاسيسات صورت گرفت كه استفاده از تعبير "رشد انفجاري" خيلي هم بي ربط نيست.
  
 البته رشد و توسعه خوب است اما اينكه همگام با توسعه كمي آيا كيفيت آموزشي هم رشد كرده است يا خير جاي ترديد دارد. بايد ديد آيا با اين امكانت آموزشي، اطلاعات تخصصي، اساتيد مجرب و .... در كشور ما افزايش كمي اين رشته آن هم به ميزان چند صد درصد! كار درستي به نظر مي رسد يا خير؟  تا آنجا كه مي دانيم در همان سه چهار دانشگاه سابقهم مشكلات جدي و فراواني وجود داشته است و هميشه پروسه آموزش در صنعت تاسيسات ما با اما و اگر هايي همراه بوده كه در صورت تداوم اين روند اوضاع خوبي در انتظار دانش آموختگان اين رشته نخواهد بود. متوليان آموزشي بايد روشن كنند كه آيا جايگاه اجتماعي و ماهوي مهندسان تاسيسات را روشن كرده اند؟..

يا اينكه همه اين خيل عظيم فارغ التحصيلاني كه در چند سال آتي به جرگه جامعه مهندسان صنعت تاسيسات كشور خواهند پيوست با مشكل بيكاري و ناشناختگي مواجه خواهند بود؟ آيا مشكلات اين مهندسان در سازمان نظام مهندسي و ادارات دولتي حل شده است و يك ساختار اجتماعي سالم براي خروج موفق از دانشگاه و ورود به بازرا كار براي اين عده در نظر گرفته شده يا اينكه باز هم مثل گذشته با آنها برخورد خواهد شد؟

 

اين ها بخشي از سوالاتي است كه بايد پاسخ داده شود. تصور عمومي ما بر اين است كه تا به امروز بي توجهي مسئولين و متوليان آموزشي و فقدان استراتژي مشخص و برنامه چشم انداز در اين باره از يك سو و سوء فرهنگ توليد كنندگان و صنعتگران و مهندسان مجرب تاسيسات از سوي ديگر عاملي بر بي تحركي و سكون دانش در زمينه صنعت تاسيسات در كشور بوده است.
ارائه مدرك كارشناسي ناپيوسته آن هم با دريافت چهار پنج ميليون تومان هزينه هاي آموزش و دو سه سال اتلاف وقت جوانان خيلي كار سختي به نظر نمي رسد. اما بايد ديد كه در طي اين پروسه آموزشي با اين وقت و هزينه اي كه تلف  مي شود آيا تحولي هم ايجاد مي شود يا صرفا يك سركار گذاري يا نوعي تفكر پليد مافياي  قدرت براي چپاول و تحميق عمومي است!
وقتي براي اخذ يك مدرك كارداني بي ارزش با گذراندن 91 واحد درسي عده اي مي آيند و  حدود سه تا چهار ميليون تومان هزينه مي كنند، چرا گسترش ندهند؟ من هم بودم گسترش مي دادم... تو هم بودي گسترش مي دادي... از قديم گفته اند آب كه سربالا رفت غورباقه هم ابوعطا مي خواند.. شهر شلوغ است ديگر هر كسي هفت تير كش مي شود!
پرسش اساسي ما اين است كه چه محتوايي آموش داده مي شود و ضامن اين محتوي كدامين سازمان يا جريان تخصصي ملي است؟ چند بار اين محتوي به روزرساني شده است و از نظر پيوستگي مطالب آموزشي در رده هاي مختلف تحصيلي مورد ارزيابي قرار گرفته است؟ چه كساني اين محتوا را قرار است در اين همه دانشگاه و آموزشكده دولتي، آزاد و غير انتفاعي آموزش بدهند؟ چه حق التدريسي براي اين متخصصان كه بايد از خبرگان اين صنعت باشند تعيين شده است؟ اعتبار كيفي آموزش كجا تعيين مي شود؟ معيارهاي اساسي كيفيت را چه كساني تدوين مي كند؟ آيا اساسا نظارتي بر روند آموزش در صنعت تاسيسات ايران وجود  دارد و اگر هست كجاست و متولي آن كيست؟ از كدام طريق گزارش هاي اين مرجع را مي توان يافت و به كدامين روزنامه، مجله، وب سايت يا روابط عمومي بايد مراجعه كرد؟

اين موارد و بسياري موارد ديگر نگراني هايي را براي آينده اين رشته و فارغ التحصيلان آن به وجود آورده است كه بايد مسئولين را به پاي ميز پاسخ گويي بكشاند. كمترين توقع همه اين دانشجويان تامين مواد و مصالح و امكانات كارگاه هاي آموزشي است كه بايد در دانشگاه ها موجود باشد ولي چنين نيست! دانشجويي كه درس كارگاهي را پول عملي مي دهد و درس تئوري مي گذارند دچار دوگانگي وضعيخواهد شد و اين دوگانگي ها در آينده او و در فرهنگ عمومي اجتماع تاثير مستقيم دارد. پاسخ گوي اين آسيب هاي فرهنگي كيست؟

یک تصویر یک خاطره

جدید ترین اخبار

حاضرین در سایت

ما 21 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم

ورود به سایت