ترموکوپل و بوبين

 

به دليل اهميتي که ترموکوپل در وسايل گاز سوز دارد در اين صفحه به ساختمان و اساس کار آن مي پردازيم. 

 

هر گاه دو فلز غير هم جنس از يک طرف به هم متصل باشند و قسمت اتصال را حرارت بدهيم در دو سر آزاد طرف ديگر آن ها برق بوجود مي آيد. البته برقي که به اين صورت توليد مي شود بسيار کم است .در هر صورت ترموکوپل يک مولد جريان الکتريکي است . از اين خاصيت ترموکوپل و برق توليدي آن در شير کنترل هاي (کاربراتور هاي ) وسايل گاز سوز استفاده مي شود .

 

تذکر :يکي ديگر از موارد استفاده ترموکوپل اندازه گيري درجه حرارت کوره ها مي باشد. (مثلا" اگر محل اتصال دو فلز آهن وکنستانتان را حرارت دهيم به ازاء هر 100 درجه حرارت، 5 ميلي ولت برق توليد مي شود . که اين جريان توليدي به وسيله دستگاه هاي اندازه گير نظير گالوانومتر قابل اندازه گيري است.

 

در شير کنترل ها - محل اتصال دو فلز ترموکوپل توسط شمعک (پيلوت) گرم مي شود .انتهاي ديگر ترموکوپل به بوبيني متصل مي شود. برق توليدي ، باعث ميدان مغناطيسي در بوبين شده و هسته بوبين را هميشه به حالت جذب (بطرف داخل بوبين) نگه مي دارد.در سر طرفي از هسته بوبين که آزاد است واشر ظريفي نصب شده است.در صورتي که به هر دليل شعله خاموش يا قطع گردد جريان ترموالکتريک ايجاد شده توسط ترموکوپل قطع شده ،بوبين خاصيت مغناطيسي خود را از دست داده و فنري که پشت هسته بوبين قرار دارد آن را به بيرون رانده و واشر آن مسير اصلي گاز را مي بندد.و به همين دليل است که در هنگام روشن کردن وسايل گاز سوز ترموکوپل دار حدود 20 ثانيه بايد دگمه آن را نگه داشت تا ترموکوپل گرم و برق توليدي ، هسته (سوپاپ) بوبين را در حالت جذب نگه دارد و مسير گاز باز شود.

 

ترموکوپل وسيله اي بسيار ضروري از نظر ايمني وسايل گاز سوز مي باشد زيرا در صورتي که مثلا" گاز شبکه قطع شود و مجددا" بر گشت داشته باشد از تجمع گاز و خطر آتش سوزي و انفجار جلوگيري مي کند همچنين در مورد اجاق گاز هايي که مجهز به ترموکوپل هستند بايد گفت در صورت سر رفتن غذا و خاموش شدن شعله جريان گاز قطع مي گردد و خطر انتشار گاز وجود ندارد. (در شکل زير يک ترموکوپل و دو نمونه بوبين نشان داده شده است.).

 

 

آزمايش سالم بودن ترموکوپل و بوبين-

 

تقريبا" با نگاه کردن به شکل ظاهري ترموکوپل مي توان سالم بودن ويا خرابي آن را تشخيص داد. اگر محل اتصال دو فلز سوخته شده باشد ودر حقيقت اتصال از هم جدا شده باشد به احتمال زياد ترموکوپل خراب است در انتهاي ديگر ترموکوپل که به بوبين متصل مي شود دو فلز دروني و بيروني ترموکوپل به وسيله واشر عايقي از هم جدا شده ،در صورتي که سر فلز دروني کنده شده ويا واشر خراب شده باشد دليل بر خرابي ترموکوپل مي باشد.

 

ترموکوپل را مي توان به همراه يک بوبين سالم تست نمود با توجه به شکل اگر انتهاي ترموکوپل را به بوبين متصل نموده وسر ترموکوپل را حرارت دهيم (محلي که در شکل با پيکان قرمز نشان داده شده است.) و هسته بوبين را با انگشت به داخل فشار دهيم (محلي که با پيکان سبز نشان داده شده ) و حدود 20 تا 30 ثانيه نگه داريم. اگر پس از رها کردن ، هسته به جاي اول خود بر نگشته و در حال جذب بماند ترموکوپل سالم،ودر غير اين صورت معيوب است.

 

تذکر مهم- با توجه به شکل چون يک سر سيم بوبين به بدنه آن متصل است و همينطور بدنه بيروني ترموکوپل يکي از سيم هاي هادي جريان محسوب مي شود ، لذا بايد توسط يک سيم رابط هادي قسمت بيروني ترموکوپل را به بدنه بيروني بوبين متصل نموده تا آزمايش فوق درست بوده و جواب دهد.(در شکل اين سيم با رنگ آبي مشخص شده است.)

 

ساده ترين راه تست ترموکوپل آن است که سر آن را حدود 20 الي 30 ثانيه حرارت داده و بلافاصله انتهاي آن را توسط دو سيم رابط به بلندگوي کوچکي متصل نماييم در صورت سالم بودن ترموکوپل صداي (تق)ضعيفي از بلند گو شنيده مي شود که نشانه وجود جريان الکتريکي ميباشد.

بوبين را مي توان به همراه يک ترموکوپل سالم آزمايش کرد (طبق آزمايش ترموکوپل به همراه بوبين که شرح داده شد.). همچنين اگر بوبين را به يک باتري کوچک 5/1 ولتي وصل نموده و هسته آن را با انگشت بداخل فشار دهيم اگر پس از بر داشتن انگشت به همان حال ماند بوبين سالم است.

نشتي بخار:

نشيمن شير در تله بخار مي تواند در معرض خوردگي يا فرسايش قرار گيرد. زماني که اين نشيمن صدمه ببيند، شير مربوطه نخواهد توانست به خوبي در جاي خود قرار گيرد و در نتيجه، بخار فعال از تله نشت خواهد کرد. اگر تله بخار داراي اندازه اي بيش از حد لازم باشد، اين نشتي مي تواند مقدار قابل توجهي را از بخار هدر دهد. حتي تله هاي بي متال که براي حالت کاملاً باز با حداقل فوق سرد شدن کالبيره مي شوند، ممکن است در صورتي که مقدار بار کاهش يابد، مقداري بخار را عبور دهند. يک تله ترموديناميکي که به خوبي کار مي کند نيز اگر فشار کندانسه بسيار پائين باشد، ممکن است نتواند کاملاً بسته شود.

 

تعيين اندازه نامناسب :

تله اي که اندازه آن کوچک تر از اندازه لازم باشد، باعث مي شود که کندانسه در بازدهي انتقال حرارت تأثير منفي بگذارد زيرا کندانسه يک فيلم نازک روي سطح انتقال حرارت ايجاد مي نمايد. تله ها معمولاً با استفاده از يک ضرب ايمني براي محاسبه ي ظرفيت تله، چند مرتبه بزرگ تر از اندازه لازم انتخاب مي شوند. تله اي که ظرفيتي بسيار بالاتر از حد نياز داشته باشد، باعث هدر رفتن هزینه ها شده، کارکرد آن کند بوده و توليد فشار معکوس بالايي مي نمايد که ممکن است عمر تله را به ميزان قابل توجهي کاهش دهد.

 

آلودگي :

کندانسه بخار، اغلب داراي ذرات رسوب و محصولات خوردگي است که مي تواند باعث فرسايش شيرهاي تله شود. اگر اين ذرات به اندازه کافي بزرگ باشند، ممکن است حتي باعث مسدود شدن شير تخليه و ياگير کردن آن حالت باز گردند. براي اجتناب از اين مشکل، بايد در بالا دست هر تله اقدام به نصب يک صافي نمود. اين صافي بايد هنگامي که سيستم براي اولين بار راه اندازي مي شود و هنگامي که هرگونه تعمير و تعويض در لوله کشي سيستم صورت مي گيرد، تميز شود.

 

ايجاد صدا:

به استثناي تله هاي ترموديناميکي، اغلب تله ها نسبتاً بي صدا عمل مي کنند. در برخي موارد، تله ها ممکن است صدايي جزئي توليد کنند که ناشي از تخليه ي کندانسه به داخل بخار در پايين دست شير تله مي باشد. ايجاد صدا در سيستم بخار معمولاً توسط حرکت کندانسه در خطوط برگشت عمودي، ضربه قوچ و يا تله هاي معيوب که بخار فعال در آن ها به کندانسه خط برگشت نشت مي کند، صورت مي گيرد.

 

هواگرفتگي :

زماني که تله توسط يک لوله افقي بلند با قطر کم به تأسيسات متصل مي شود، کندانسه در فضاي بخار باقي مانده و نمي تواند به سمت تله جريان بايد براي اجتناب از اين پديده، لوله اي که به تله متصل مي شود بايد داراي قطر بيشتر و طول کوتاه تري باشد تا نرخ جريان بالاتري را ايجاد نمايد. يک روش ديگر براي اجتناب، از اين پديده، تعبيه ي يک شير تخليه در نقطه اي در بالاي سيستم مي باشد.

 

انسداد توسط بخار :

زماني که تله توسط يک لوله افقي بلند با قطر کم به تأسيسات متصل مي شود، ممکن است شرايطي به وجود آيد که بخار، مانع از رسيدن کندانسه به تله مي شود. کندانسه تا زماني که نتواند بخار را جابجا نمايد، قادر به رسيدن به تله نخواهد بود. براي اجتناب از اين پديده بايستي تله را تا حد امکان نزديک به سيستم نصب کرده و يا مسير مربوطه تخليه شود. اگر تله درست زير سيستم يا مسير نصب شده باشد يک لوله تبادل بايد بين اين دو بخش در نظر گرفته شود تا به عنوان مسير تخليه عمل کرده و از انسداد مسير توسط بخار جلوگيري نمايد. همچنين مي توان تله ها را با يک شير آزاد کننده انسداد بخار نصب نمود.

 

ضربه قوچ:

کندانسه که در بخش تحتاني خط بخار قرار دارد مي تواند باعث بروز پديده ضربه قوچ شود. زماني که بخار با سرعت بسيار بالا حرکت مي کند هنگام حرکت از روي لايه ي کندانسه باعث ايجاد موج بر روي آن مي گردد. اگر اين حالت افزايش يابد بخار پرسرعت مي تواند کندانسه را به حرکت درآورده و هنگام تغيير راستا، يک ضربه خطرناک ايجاد کند. اين پديده را ضربه قوچ مي نامند. زماني که کندانسه پر سرعت به مانعي برخورد مي کند انرژي جنبشي آن به انرژي فشاري تبديل شده و اين افزايش فشار ناگهاني مي تواند باعث تخريب مکانيسم عملکردي در تله هاي شناور و تله هاي ترموستاتيک فشار متعادل گردد. براي اجتناب از اين پديده بايد از تله هاي قدرتمند مانند تله هاي ترموديناميکي يا تله هاي سطل وارونه استفاده نموده و يا راستاي لوله کشي را عوض نمود.

 

انجماد:

اگر سيستم بخار در حالي که مقدار قابل توجهي کندانسه در تله باقي مانده است متوقف شود و دماي محيط به کمتر از دماي انجماد آب برسد، انجماد در داخل تله رخ خواهد داد. تله هاي شناور و تله هاي ترموستاتيک فشارمتعادل، در اثر انجماد به شدت صدمه مي بيند. اگر احتمال بروز انجماد وجود دارد بايد از تله هاي ترموديناميکي يا تله هاي بي متال که انجماد بر روي آنها بي تأثير است استفاده نمود. يک راه ديگر براي اجتناب از اين پديده باز کردن شيرهاي تخليه بعد از متوقف کردن سيستم مي باشد.

 

فقدان شرايط راه اندازي

اين مشکل در تله هاي سطل وارونه مشاهده مي شود. اين نوع تله ها زماني شروع به کار مي کنند که مقدار آب در داخل آن وجود داشته باشد. اگر يک افت فشار ناگهاني در سيستم رخ دهد و يا اينکه بخار فوق داغ وارد تله شود اين عامل به راه اندازي از بين رفته و تله مزبور قادر به عمل نخواهد بود. براي اجتناب از بروز اين مشکل مي توان از يک شير يک طرفه در خط ورودي تله استفاده نمود.

 

وجود اکسيژن در آب سيستمهاي مدار بسته (مانند آبگرم ديگ – آب سرد چيلر – آب در گردشمبدلها و...) سبب ايجاد ضايعاتي مانند كاويتاسيون د رتجهيزات انتقال و پمپاژ وايجاد حفره در ديگهاي آبگرم مي گردد. روش جديد و مؤثر عمل جداسازي هوا برايسيستمهاي مدار بسته استفاده از يک دستگاه جداکننده هوا مي باشد. دستگاه جداکنندههوا (Air Separator) قادر است با ايجاد يک جريان گردابي با سرعت آرام و استفاده ازنيروي گريز از مرکز، مايع (آب) را از گاز (هوا) تفکيک نمايد.

جريان گردابي و نيروهاي گريز از مرکز کمک مي نمايند تا سيال گاز(هوا) به دليل جرم حجمي کمتر، از طريق يک کلکتور خاص که در مرکز جريان گردابي قرار دارد به منبع انبساط انتقال و سپس به خارج از مدار بسته هدايت شوند.

مطالعه بیشتر...

عمل جداسازی گازهای چگالش ناپذیر از جمله اکسیژن را هوازدایی می نامیم. در نیروگاهها بهترین محل برای هوازدایی کندانسور است  سازندگان کندانسورها معمولاً مقدار حداکثر تراکم اکسیژن موجود در آب چگالیده خروجی چگالنده را تضمین می کنند. هوازدایی خوب مستلزم فرصت کافی تلاطم خوب و وسایل خوب جهت هدایت گازهای غیر قابل چگالش جداشده می باشد. اکسیژن موجود در آب تغذیه دیگ بخار، آهن را به هیدرات فریک نامحلول و بی اثر هیدرات فرو که کمی خاصیت محافظتی دارد تبدیل می کند خوردگی اکسیژن با  پیدایش برجستگی های اکسیدی در سطح داخلی دیگ بخار همراه است خوردگی در زیر این برجستگی ها تا از بین رفتن ادامه پیدا می کند.

مطالعه بیشتر...

  • اگر دود کش صحيح انتخاب نشود.باعث ايجاد بو  در داخل ساختمان و پس زدن شعله مي شود .

  • براي هر ديگ يک دود کش مجزا تا بام نصب نماييد و از ساخت کلکتور مشترک دود براي چند ديگ و يک دود کش تا بام جدا خودداري نماييد و مساحت مقطع دود کش را بر اساس فرمول محاسبه واجرا نماييد .مقطع کمتر از آنچه محاسبه شده باعث پس زدن – بد کار کردن – احتراق ناقص مشعل و بو در ساختمان و الودگي محيط زيست و مصرف سوخت بيشتر ميگردد .

چنانچه از لوله هاي آزبست براي دود کش استفاده مي نماييد جهت جلوگيري از زنجاب روي ديوار ساختمان ساکت دود کش به طرف بالا و قسمت ساده داخل آن باشد . ودور آن را با سيمان اندود گردد واز نصب دود کش افقس خودداري نماييد .

مطالعه بیشتر...

یک تصویر یک خاطره

جدید ترین اخبار

حاضرین در سایت

ما 32 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم

ورود به سایت